loading...
Hadijoon
HadijooN بازدید : 376 یکشنبه 06 مهر 1393 نظرات (1)

.

.

داستان کوتاه عشق مادری

.

.

.

My mom only had one eye.  I hated her... she was such an embarrassment

مادر من فقط یك چشم داشت . من از اون متنفر بودم ... اون همیشه مایه خجالت من بود


She cooked for students & teachers to support the family


اون برای امرار معاش خانواده برای معلم ها و بچه مدرسه ای ها غذا می پخت


There was this one day during elementary school where my mom came to say hello to me


یك روز اومده بود  دم در مدرسه كه به من سلام كنه و منو با خود به خونه ببره


I was so embarrassed. How could she do this to me?


  خیلی خجالت كشیدم . آخه اون چطور تونست این كار رو بامن بكنه ؟


I ignored her, threw her a hateful look and ran out


  به روی خودم نیاوردم ، فقط با تنفر بهش یه نگاه كردم وفورا   از اونجا دور شدم


The next day at school one of my classmates said, "EEEE, your mom only has one eye!"


روز بعد یكی از همكلاسی ها منو مسخره كرد و گفت  هووو .. مامان تو فقط یك چشم داره


I wanted to bury myself. I also wanted my mom to just disappear


فقط دلم میخواست یك جوری خودم رو گم و گور كنم .  كاش زمین دهن وا میكرد و منو ..كاش مادرم  یه جوری گم و گور میشد....


So I confronted her that day and said, " If you're only gonna make me a laughing stock, why don't you just die?!!!"


روز بعد بهش گفتم اگه واقعا میخوای منو شاد و خوشحال كنی چرا نمی میری ؟


My mom did not respond...


اون هیچ جوابی نداد....


I didn't even stop to think for a second about what I had said, because I was full of anger


  حتی یك لحظه هم راجع به حرفی كه زدم فكر نكردم ، چون خیلی عصبانی بودم .


I was oblivious to her feelings


احساسات اون برای من هیچ اهمیتی نداشت


I wanted out of that house, and have nothing to do with her


دلم میخواست از اون خونه برم و دیگه هیچ كاری با اون نداشته باشم


So I studied real hard, got a chance to go to Singapore to study


  سخت درس خوندم و موفق شدم برای ادامه تحصیل به سنگاپور برم


Then, I got married. I bought a house of my own. I had kids of my own


اونجا ازدواج كردم ، واسه خودم خونه خریدم ، زن و بچه و زندگی.....


I was happy with my life, my kids and the comforts


  از زندگی ، بچه ها و آسایشی كه داشتم خوشحال بودم


Then one day, my mother came to visit me


تا اینكه یه روز مادرم اومد به دیدن من


She hadn't seen me in years and she didn't even meet her grandchildren


اون سالها منو ندیده بود و همینطور نوه ها شو


When she stood by the door, my children laughed at her, and I yelled at her for coming over uninvited


وقتی ایستاده بود دم در  بچه ها به اون خندیدند و من سرش داد كشیدم كه چرا خودش رو دعوت كرده كه بیاد اینجا  ، اونم  بی خبر


I screamed at her, "How dare you come to my house and scare my children!" GET OUT OF HERE! NOW!!!"


سرش داد زدم : " چطور جرات كردی بیای به خونه من و بجه ها رو بترسونی؟! "  گم شو از اینجا! همین حالا


And to this, my mother quietly answered, "Oh, I'm so sorry. I may have gotten the wrong address," and she disappeared out of sight


اون به آرامی جواب داد : " اوه   خیلی معذرت میخوام مثل اینكه آدرس رو عوضی اومدم " و بعد فورا رفت واز نظر  ناپدید شد


One day, a letter regarding a school reunion came to my house in Singapore


یك روز یك دعوت نامه اومد در خونه من درسنگاپور برای شركت درجشن تجدید دیدار دانش آموزان مدرسه


So I lied to my wife that I was going on a business trip


  ولی من به همسرم به دروغ گفتم كه به یك سفر كاری میرم


After the reunion, I went to the old shack just out of curiosity


بعد از مراسم ، رفتم به اون كلبه قدیمی خودمون ؛ البته فقط از روی كنجكاوی


My neighbors said that she is died


همسایه ها گفتن كه اون مرده


I did not shed a single tear


ولی من حتی یك قطره اشك هم نریختم


They handed me a letter that she had wanted me to have


اونا یك نامه به من دادند كه اون ازشون خواسته بود كه به من بدن


"My dearest son, I think of you all the time. I'm sorry that I came to Singapore and scared your children


  ای عزیزترین پسر من ، من همیشه به فكر تو بوده ام ، منو ببخش كه به خونت تو سنگاپور   اومدم و بچه ها تو ترسوندم ،


I was so glad when I heard you were coming for the reunion


  خیلی خوشحال شدم وقتی شنیدم داری میآی اینجا


But I may not be able to even get out of bed to see you


  ولی من ممكنه كه نتونم از جام بلند شم كه بیام تورو ببینم


I'm sorry that I was a constant embarrassment to you when you were growing up


وقتی داشتی بزرگ میشدی از اینكه دائم باعث خجالت تو شدم خیلی متاسفم


You see........when you were very little, you got into an accident, and lost your eye


آخه میدونی ... وقتی تو خیلی كوچیك بودی تو یه تصادف یك چشمت رو از دست دادی


As a mother, I couldn't stand watching you having to grow up with one eye


به عنوان یك مادر نمی تونستم تحمل كنم و ببینم كه تو داری بزرگ میشی با یك چشم


So I gave you mine


بنابراین چشم خودم رو دادم به تو


I was so proud of my son who was seeing a whole new world for me, in my place, with that eye


برای من اقتخار بود كه پسرم میتونست با اون چشم  به جای من دنیای جدید رو بطور كامل ببینه


With my love to you,


با همه عشق و علاقه من به تو

.

.

.

.

HadijooN بازدید : 280 یکشنبه 06 مهر 1393 نظرات (0)

.

.

اهميت لحن بيان و تاثير آن در روابط اجتماعی

.

.

صداي آدمي را مي‌توان به يك آلت موسيقي تشبيه كرد كه طبعا نت‌هاي يكنواخت را نمي‌نوازد. وقتي زخمه‌اي بر چنگ دل خويش مي‌زنيد، كلمات را با لحني خشن ، ملايم يا معمولي و با زير و بمي متفاوت ، ملايم يا يكنواخت ادا مي‌كنيد. تمام اين خصوصيات در برداشت شنونده از پيام شما نقشي اساسي دارد. كارشناسان معتقدند كه 38 درصد از استنباط اوليه از هر عبارت ، بستگي به نحوه آن دارد. در حقيقت مردم از طرز گفتار ما درباره ما به قضاوت مي‌نشينند

.

نگاه كردن به آينه امروزه امري طبيعي است و هر كس حداقل يك بار در روز به آينه نگاه مي‌كند و به چهره خويش خيره مي‌شود. در مقابل، شما هرگز صداي خود را آن گونه كه ديگران مي‌شنوند، نمي‌شنويد. براي اولين بار كه شما صداي خود را از طريق ضبط صوت شنيده‌ايد، غالبا برايتان عجيب بوده و گاه تكان‌دهنده يا مايوس‌كننده. شما ممكن بود اصلا صداي خود را نشناسيد و تصور كنيد صدا، صداي ديگري است. در حقيقت صداي هر انساني منحصر به فرد است. براي آن كه صداي هر انسان فقط خاص او باشد و نه كس ديگري. برخلاف بسياري از ما انسان‌هاي عادي، هنرپيشگان، آوازخوانان و سخنرانان دقيقا مي‌دانند كه صداي آنان چگونه است و چه تاثيري مي‌گذارد. در حالي كه اشخاص عادي كمتر از چنين مهارتي برخوردارند

.

شايد هر يك از ما بارها در طول زندگي خود در شرايط گفتگوهايي با ديگران بوده‌ايم كه شنيده‌ايم به ما گفته‌اند: «با اين لحن با من سخن نگو» در اين حالت، خشم و غضب به گونه‌اي محسوس در رفتارها مشخص است. همه اين حالات از اينجا نشات گرفته‌اند كه ما از لحن صداي طرف مقابل خود نوعي مخالفت يا احساس ناخوشايندي را نسبت به خود دريافته‌ايم. ما نسبت به احساس او در قالب لحن صدايش واكنش نشان مي‌دهيم وگرنه خود كلام در بسياري از مواقع بسيار خوشايند و مودبانه است و اگر توام با لحن مناسب نيز باشد، خيلي دوستانه نيز جلوه مي‌كند. بسياري از عواطف ديگران را مي‌توان از طريق نشانه‌هاي بياني دريافت كرد. در حقيقت درك بسياري از عواطف گوناگون افراد فقط از طريق شنيدن نحوه اداي كلمات و جملات آنهاست

.

پژوهشگران دريافته‌اند كه لحن صداي افراد بيانگر 4 دسته از احساسات است: احساس مثبت، ناخوشايند، غم و ترس. لحن صدا به تنهايي در شناسايي حالات عاطفي و احساسي فرستنده پيام نقش بسزايي دارد. براي مثال، درك خشونت و حالات تهاجمي فرستنده پيام با شنيدن آن از طريق ضبط و پخش صوت بسيار مشخص‌تر است تا درك آن از طريق نوشته. مي‌توان گفت لحن صداي افراد گاه مبناي قضاوت ما درباره شخصيت ديگران است. براي مثال، اگر شخصي با رسايي سخن بگويد و صدايش داراي طنين مناسب و كلامش از سرعت بالايي برخوردار باشد، همه نشان‌دهنده آن است كه او فردي پرانرژي و پوياست

.

زماني كه در صنعت سينما صوت نيز به تصوير اضافه شد، تعداد قابل ملاحظه‌اي از ستارگان فيلم‌ها كارشان كساد شد و ديگر نتوانستند به خوبي گذشته بدرخشند؛ چراكه تماشاگران فيلم‌هاي آنها كه اينك آنها را در فيلم‌هاي ناطق مي‌ديدند، انتظار داشتند كه صدايشان با شخصيت پيشين كه به گونه صامت در فيلم‌ها ظهور كرده بود، انطباق داشته باشد و هنگامي كه چنين نبود، به تخريب آن شخصيت در ذهن آنان منجر مي‌شد. عده‌اي بر اين باورند كه هر طبقه و قشر اجتماعي براي خود از نظر آوايي داراي ويژگي‌هايي است

.

مثلا در گذشته در كشور خود ما عياران و لوطي‌ها علاوه بر اين كه از نظر ظاهري داراي ويژگي‌هاي خاصي بودند، از نظر آوايي نيز لهجه خاصي داشتند كه ديگر اقشار نمي‌توانستند به آن گونه تكلم كنند. اين شيوه تكلم وضعيت اجتماعي عيار يا لوطي را از ديگر اقشار متمايز مي‌كرد. امروزه در كاليفرنياي آمريكا ، «نوادرمانگرها» به مداواي بسياري از اشخاصي كه به آنها مراجعه مي‌كنند و مي‌خواهند از شر لهجه نامناسب مثلا تگزاسي يا نيويوركي يا هر لهجه ديگري خلاص شوند مي‌پردازند. اين افراد بيشتر كساني هستند كه دوست ندارند در گفتگو، طرف مقابل آنها پي به اصليت يا زادگاه آنان ببرند؛ چرا كه اين ويژگي براي آنان ناخوشايند است و هرچه سريع‌تر مي‌خواهند آن را از خود دور كنند

.

.

بلندی يا شدت صدا

.

يكي از شرط‌هاي اساسي براي يك فراگرد ارتباط كلامي موثر، بلندي يا شدت صداي مناسب است. اگر صداي فردي آن اندازه ضعيف باشد كه به زحمت شنيده شود، شنوندگان او بسرعت خسته شده و از شنيدن سخن او خودداري مي‌كند يا آن كه خجالت كشيده و از او نمي‌خواهند كه سخن خود را تكرار كند. فرهنگ‌هاي مختلف از بلندي ويژه‌اي در محاوره استفاده مي‌كنند. به طور كلي بلنداي صداي آمريكاييان به نسبت برخي از مردمان ديگر فرهنگ‌ها، مثل عرب‌ها، اسپانيايي‌ها، روس‌ها و هندوهاي آسيايي جنوب شرقي، در مكالمه‌ها پايين‌‌تر است. همين تفاوت را ما در خرده فرهنگ‌هاي حاكم بر كشور خود نيز ملاحظه مي‌كنيم. مثلا مردمان آذربايجان عموما بلندتر و درشت‌تر از مردمان فارس و اصفهان سخن مي‌گويند. عموما شهرنشينان نسبت به روستاييان و عشاير آرام‌تر سخن مي‌گويند

.
درخصوص علت اين پديده، عوامل گوناگوني دخالت دارند و يكي از آنها محيط جغرافيايي و شرايط اقليمي است. مردمان كوهستان‌ها و دشت‌هاي فراخ نسبت به شهرنشينان از بلنداي صداي بيشتري در محاوره استفاده مي‌كنند. حرفه نيز در بلندي صدا موثر است. كارگران و كاركنان سازمان‌هاي صنعتي كه با سر و صداي بيشتري سر و كار دارند از كارمندان اداري كه در دفاتر تميز و بي‌‌سر و صدا كار مي‌‌كنند، بلندتر صحبت مي‌كنند يا معلمان عموما نسبت به ديگر حرفه‌‌ها از بلنداي صداي بيشتري در محاوره با ديگران استفاده مي‌كنند. حساسيت انسان‌ها به سطح ناخوشايند صدا تا حدودي به عوامل و اختلالات بيروني بستگي دارد
.
هر اندازه سر و صدا بيشتر وجود داشته باشد، بلنداي صدا بيشتر مي‌شود. در حقيقت بيشتر متخصصان ارتباطات ميان فردي، بلنداي صدا را نشان‌دهنده ويژگي شخصيت افراد مي‌دانند. از اين‌رو آنان بر اين باورند كه افرادي كه داراي ويژگي‌ شخصيتي تهاجمي هستند، با صداي بلندتري نسبت به شخصيت خجالتي سخن مي‌گويد البته در اينجا استثنائاتي نيز وجود دارد؛ چرا كه گاهي افراد ناچارند جدا از ويژگي‌هاي شخصيتي خود با بلنداي ويژه‌اي سخن گويند و در اين حالت به هيچ وجه بلندي صدا بيانگر ويژگي شخصيتي فرد نيست

.

.

كيفيت صدا

.

هر انساني از كيفيت صداي ويژه‌اي بهره‌مند است؛ چرا كه شكل و اندازه اعضاي بدن بويژه اعضاي صوتي و تارهاي مرتبط به آنها با يكديگر متفاوت هستند. اين تفاوت موجب طنين و كيفيت صدايي كاملا متمايز از يكديگر مي‌شود. كارشناسان براحتي تفاوت ميان صداهايي را كه به صداهاي تند و خشن معروفند و صداهايي را كه خوشايند يا خوش‌طنين تعريف شده‌اند، بيان مي‌كنند. صداهاي بدون كيفيت دلخواه يا صداهاي بدون كيفيت اثر بخشي لزوما داراي طنين نامطلوب نيستند. علت ممكن است عوامل متعدد ديگري باشد. در ميان موارد ناخوشايند نسبت به كيفيت صدا چند مورد اساسي وجود دارد كه در اينجا به 5 مورد آن اشاره مي‌كنيم :
.
1- ناخوشي‌هاي مربوط به بيني ، يا سخن گفتن تو دماغي : افراد زيادي هستند كه به علت بيماري‌هاي گوناگون بيني و حلقوم، صدا را از ميان بيني خود به بيرون مي‌دهند.صداي‌ آنها ناخوشايند و در بيشتر موارد نامفهوم است
.
2- بيني گرفته : صداهايي كه فرد به هنگام سرماخوردگي شديد با بيني گرفته از خود بيرون مي‌دهد. برخي از افراد به سبب انحراف بيني يا بيماري‌هاي مشابه هنگام اداي كلمات بيشتر با بيني گرفته صحبت مي‌كنند. اين نوع سخنگويي نيز خوشايند مردم نيست و در برخي موارد نامفهوم است
.
3- گرفتگي صدا حالتي از گرفتگي مزمن سينه و ناي است و فرد بيمار را دچار دشواري سخنگويي و آوايي مي‌كند. اين حالت در مورد بيماران مبتلا به آسم نيز در صورت حاد بودن بيماري وجود دارد

.

انسان با شيوه‌اي خاص از تكلم به دنيا نمي‌آيد. بلكه برحسب تجربه و عادت ، سرعت ، زير و بم ، آهنگ صدا و خلاصه لحن كلام خود را برمي‌گزيند

.

4-‌ خشونت صدا يا گوش خراشی : حاصل صدايي بانگ‌گونه است. اين صداهاي گوشخراش از حنجره‌هايي بيرون مي‌آيد كه دشواري‌هايي فيزيكي دارند. نكته‌اي كه تذكر آن خالي از فايده نيست، اين است كه صداي خشن بيشتر منشاء اجتماعي و فرهنگي دارد
.
پژوهشگري به اين نتيجه رسيده كه درست است صداهاي خشن توانايي دارند براحتي از ميان ديگر صداها شنيده شوند يا به عبارت ديگر اين صداها نسبت به صداهاي معمولي شانس شنيده‌شدن بيشتري دارند، اما تاثير آنها ؛ نامطلوب است و گاه حالت انزجار و تنفر در شنونده ايجاد مي‌كند
.
5- نفس زنی : بر اثر اتلاف هوا پديد مي‌آيد و مانند خشونت صدا بيشتر در خانم‌ها اتفاق مي‌افتد. برخي اوقات منشاء ارگانيك دارد، ولي اغلب همان‌طور كه گفته شد بر اثر دشواري‌هاي تنفسي پديدار مي‌شود يا به كارگيري غلط اعضاي توليد صدا آن را شكل مي‌دهد كه آموختني است و مي‌توان كم و بيش آن را برطرف كرد. تمام موارد فوق و بسياري كه ذكر نشده‌اند قابل آموختن و اصلاح كردن هستند. تمرين در بهبودي كيفيت صدا نقش برجسته‌اي دارد
.
در برخي از فرهنگ‌ها، آموزش‌هاي لازم درخصوص صدا و كيفيت آن به جوانان و نوباوگان داده مي‌شود و آنان را براي سخنوري آماده مي‌كنند. مثلا در تاريخ يونان باستان و كم‌وبيش بعد‌ها در روم باستان، اين آموزش‌ها مجدانه مورد پيگيري بسياري از والدين براي جوانان خود قرار مي‌گرفت و آنان را در جواني به سخنوراني ورزيده تبديل مي‌كردند

.

.

زيبايی و جذابيت لحن بيان

.

به طور كلي بعضي صداها پرمايه و غني، تعدادي گرم و دلنشين، گروهي آكنده از افاده و سرانجام بعضي هم سرد، بي‌‌احساس و يكنواختند. لحن صدا از كيفيت صوت، طنين و گويايي آن رنگ مي‌گيرد. تركيبي مناسب از سرعت كلام و زيروبم صدا موجب جذابيت كلام مي‌شود. صداي بعضي افراد بسيار آرام است، شماري ديگر با سرعت و يك نفس حرف مي‌زنند
.
پاره‌اي ديگر هم بسان گلوله‌هايي كه از مسلسلي شليك مي‌شود، كلمات را با فشار از دهان بيرون مي‌رانند. تعدادي هم صداشان به جيغ و ناله بيشتر شباهت دارد. زيروبم متغير در كلام، همچنين سرعت آن در برداشت ديگران از پيام‌ ما تاثير مي‌گذارد
.
انسان با شيوه‌اي خاص از تكلم به دنيا نمي‌آيد. بلكه برحسب تجربه و عادت، سرعت، زيروبم، آهنگ صدا و خلاصه لحن كلام خود را برمي‌گزيند. افراد بنا به عادت از صداي خود آنقدر كه بايد و شايد بهره نمي‌برند در صورتي كه افراد با تمرين مي‌‌توانند كيفيت صداي خود را به‌گونه‌اي تقويت كنند كه بتوانند شنوندگان را جذب كنند تا آنان نيز با ميل و رغبت به سخنان وي گوش فرا دهند و پيام وي را بدرستي درك كنند
.
در آخر مي‌توان گفت اولين كلماتي كه از دهان شما خارج مي‌شود، لحن كلام‌تان را تعيين مي‌كند، بنابراين صداي شما بايد آرام، منظم و نيرومند باشد، بيش از حد بلند يا كوتاه نباشد كلمات به رواني پشت سرهم ادا مي‌شوند و از تامل بيجا و زننده خودداري و روي كلمات و جملات مهم تكيه شود، چرا كه تاثير تكيه كلمات را در مفهوم عبارات نبايد ناديده گرفت. بيشتر افراد از تاكيدي كه ناخودآگاه بر كلمات دارند، ناآگاهند. پس براي اين‌‌كه لحن بيان شما تاثير بيشتري داشته باشد، شيوه كلام خود را مورد توجه قرار دهيد و بكوشيد با گزينش مناسب تكيه كلام، سرعت كلمات و بلندي آنها، كلمات را با  آهنگي موثر، طنين‌دار و گيرا ادا كنيد

.

.

روزنامه جام جم  -  يكشنبه 04 اسفند 1387

.

.

.

.

HadijooN بازدید : 217 جمعه 28 شهریور 1393 نظرات (0)

.

.

قدیمی‌ترین تقویم جیبی جهان + عکس

.

.

باستان شناسان قدمت این تقویم را حدود هشت هزار سال پیش برآورد کرده‌اند

.

پول نیوز : سیستم مزبور از دندان خرس وحشی ساخته شده و 28 دندانه‌های مثلثی مینیاتوری و حکاکی‌شده بر روی آن از چرخه 28 روزه ماه و همچنین چهار فاز آن حکایت دارند
.
گفته می‌شود ، بشر باستان از این ابزار برای شناسایی بهترین زمان کاشت و برداشت محصولات بهره برده است
.
این تقویم در ناحیه‌ای نزدیک شهر Smederevska Palanka واقع در شرق صربستان به دست آمد و پروفسور میلوراد استوجیک از موسسه باستان‌شناسی بلگراد ، کاشف آن گزارش شده است
.
ایسنا - این منطقه یکی از جالب‌ترین اماکن باستان‌شناسی اروپا از عصر نوسنگی به شمار می‌آید و شش هزار سال پیش مرکز دینی بوده است
.
استجویک معتقد است به جز کشاورزان که از تقویم برای محصولات استفاده می‌کردند ، این سامانه برای برنامه‌ریزی‌های خانوادگی نیز کاربرد داشته است
.
تقویم‌های ماهی از زمان پارینه سنگی و نوسنگی به کار ‌رفته‌اند اما تاکنون باستان‌شناسان چنین نمونه‌ای را در این منطقه از صربستان نیافته بودند

.

.

.

.

.

.

HadijooN بازدید : 19 جمعه 28 شهریور 1393 نظرات (0)

.

.

گرمترین نقطه كره زمين در كوير لوت ايران !

.

.

.

.

در مورد گرمترین نقطه‌ی جهان بحث‌های بسیاری وجود دارد. برخی صحرای العزیزیه لیبی که بالاترین دمای ثبت شده در آن 58 درجه سانتیگراد است و برخی دره ی مرگ (Death valley) در کالیفرنیا با 56 درجه سناتیگراد را گرمترین نقطه جهان می دانند. اما دانشمندان و كارشناسان ايراني معتقدند، كوير لوت ايران جايي نزديك به «شهداد كرمان» با دماي 67 درجه سانتيگراد در سايه و 100 درجه سانتيگراد روي خاك و گدازه‌هاي آتش فشاني در آفتاب، گرم ترين نقطه روي زمين است

.

گندم بريان تپه‌اى به مساحت 480 كيلومتر مربع است كه از گدازه‌هاى سياهرنگ آتشفشانى پوشيده شده است. اين تپه به عنوان گرمترين نقطه كره زمين از سوى پروفسور پرويز كردوانى معرفى شده است كه دماى آن در سايه در تابستان به 67 درجه سليسوس مى‌رسد و در حقيقت قطب گرمايى كره زمين بشمار مى‌رود

.

«گندم بريان» در 80 كيلومترى شمال شهر شهداد در كوير لوت واقع است و به دليل نداشتن جاده و راه مشخص دستيابى به آن به سختى و تنها با همراهى تعداد معدودى كه آشنا به مسيرها هستند، امكان پذير است

.

اهالى شهداد به تپه گندم بريان، ريگ سوخته هم مى‌گويند. چون سطح تپه از گدازه‌هاى سياه رنگ كاملا پوشيده شده مردم در گذشته ريگ سوخته مى‌گفتند كه هنوز هم رايج است

.

اين تپه هم از لحاظ زمين شناسى و هم به عنوان يك جاذبه گردشگرى نياز به بازشناسى و معرفى بيشتر دارد و بايد زمينه دستيابى آسان‌تر علاقمندان به آن نيز فراهم شود. دماى هوا از آبان تا فروردين در اين نقطه كره زمين قابل تحمل و طبيعى است و تنها در همين فرصت است كه مى توان به سفر به گندم بريان فكر كرد

.

.

كوير شهداد

.

كوير شهداد بخشى از كوير لوت به شمار مى‌رود. سرزمينى با پديده‌ها و شگفتى‌هاى ناشناخته كه مى تواند پنجره اى نو به صنعت طبيعت گردى ايران بگشايد. كوير، تنها يك اقليم و جغرافيا نيست، خوب كه بنگريم تن پوش فرهنگ و تاريخ را هم بر تن لوت و عريانش مى بينيم

.

كوير با آسمان پرستاره، سكوت، شب‌هاى آرام، طلوع و غروب هاى زيبا، ســراب فريبنده، كلوت‌هاى افسانه‌اى شهر مانند كه به قصرهاى شكوهمند مى‌مانند در كنار محوطه‌هاى باستانى و طعم شيرين پرتقال و رطب‌هاى خرماى بزمانى شهداد براى همه افراد با سلايق و مليت‌هاى متفاوت جذاب است.در كنار جاذبه‌هاى ياد شده، رود دايمى شور با بــــــلورهاى زيباى نمك، تپه گندم بريان، گدار باروت، نمك هاى تخم مرغى شكل، منطقه بدون حيات و باكترى عمق كوير، بوته‌هاى گز(نبكا ) در حاشيه آن، زيبايى كوير را صد چندان كرده اند. جايى كه همچون سياره‌هاى ناشناخته نياز به كشف و شناسايى بيشتر دارد

.

شب كوير هم كه خيال انگيز و توصيف نشدنى است، چنـــــانكه در هيچ جاى ديگرى نمى توان شب‌هاى سرمه اى و پرستاره را اين چنين تجربه كرد. شــــب كه بر كوير چتر مى گسترد، مى‌خواهى دستت را به هواى چيدن ستاره‌ها بالا ببرى. اينجا آسمان و زمين بهم نزديك ترينند

.

هر چه روزها آسمان و خورشيد پرفروغش به نامهربانى بر زمين سوخته و تفتيده كوير گرما و آتش مى پاشند، شب ها اما به جبران آن، گويى با مهربانى تمام فاصله‌ها را از ميان برمى دارند و آسمان ستاره‌هاى زيبايش را به سخاوت تمام به زمين مى بخشد

.

نزديك به 75 درصد كشور ما را مناطق كويري و بياباني دربرگرفته‌اند. لوت يكي از گرم‌ترين و خشك ترين بيابان‌هاي دنيا است و در تضاد با نقاط قطبي، قطب حرارتي كره زمين محسوب مي‌شود

.

«كوير شهداد» بخشي از حاشيه غربي كوير لوت است. شهداد با 24 هزار كيلومتر مربع وسعت در جنوب شرقي ايران و شمال شرقي كرمان، يكي از بزرگترين بخش‌هاي كشور و باستاني‌ترين بخش استان كرمان محسوب مي‌شود (بدون در نظر گرفتن بخش مركزي عنبرآباد و محوطه‌هاي باستاني كنار صندل در جنوب استان)

.

به علت وجود آبادي و زندگي در طي بيش از 4 هزار سال گذشته، اين بخش قديمي ترين اجتماع انساني را در همسايگي كوير پديد آورده است.105 كيلومتر حركت از شهر كرمان در جهت شرق و سپس شمال شرق ما را به شهر تاريخي و ديدني‌هاي اعجاب انگيز كوير شهداد رهنمود مي‌سازد

.

حركت از ارتفاع، عبور از شيب‌هاي ملايم و ادامه حركت به سمت گودترين چاله داخلي ايران با ارتفاع 75 متري از سطح دريا در محدوده تكاب، جرياني تجربه آلود را پديد مي آورد

.

گودترين چاله داخلي ايران يكي از گرمترين نقاط كره زمين هم به شمار مي آيد. منطقه‌اي سنگي در اين محدوده، هر ساله در گرمترين روزهاي خود دماي حرارتي بيش از 70 درجه سانتيگراد را تجربه مي كند

.

در گوشه گوشه شهداد، آثار باستاني از هزاره چهارم قبل از ميلاد تا دوره‌هاي اسلامي و معاصر همچون گورستان‌ها، قلعه‌ها، كاروانسراها و... را مي توان مشاهده كرد. اما مهمترين و منحصر به فرد ترين داشته اي كه اين منطقه كويري در خود جاي داده است، كلوت‌ها هستند

.

در 25 كيلومتري شرق شهداد، شاهد مناظر بديع، حيرت آور و شگفت انگيزي از زاييده‌هاي طبيعت هستيم. كلوت‌ها از لحاظ شكل ناهمواري و شرايط پيدايش در دنيا بي نظيرند و اسرار بي شماري درباره اصول و خواص پيدايش آنها وجود دارد. از دوردست كه به كلو‌ت‌ها نگاه مي‌كنيم، شهري بزرگ با آسمان خراشهاي فراوان را تداعي مي‌كند و همين امر باعث شده كه تا برخي جهانگردان خارجي از آن به عنوان «شهر ارواح» ياد كنند

.

كلوتها از شمال به جنوب حدود 145 كيلومتر طول و از غرب به شرق نزديك به 70 كيلومتر عرض دارند و در موازات تل ماسه‌هاي عظيم شرق كوير قرار گرفته اند. اما كلوتها ناشناخته تر، خطرناكتر و افسانه اي تر از تل ماسه هاي شرقي لوت هستند.كسي تاكنون از آنها عبور نكرده و مطالبي كه در اين زمينه گفته مي شود، بر گرفته از نظرات و بررسيهاي دانشمندان است

.

«سون هدين»، جهانگرد سوئدي در اوايل قرن گذشته در پي سفري بسيار سخت، به شكل بسيار خارق‌العاده‌اي زيبايي‌هاي كوير را بر شمرده است؛ امري كه بسياري از گردشگران را تشويق و ترغيب به سفر براي ديدن اين شگفتي‌ها كرد

.

از سال 76 كه عمليات جاده سازي بين شهداد و نهبندان آغاز شد، رفته رفته بر تعداد بازديد كنندگان اين بخش از كلوتها كه ميزبان جاده است افزوده شده است. هم اكنون نزديك به 300 كيلومتر جاده آسفالته، تنها مسير عمومي براي گذر از اين تجربه سرشار از زيبايي و شگفتي است؛ تجربه فائق آمدن بر يك وحشت بي مانند؛ مسيري بي پايان از غرب به شرق.در اين ناحيه هيچ موجود زنده ، گياهي و جانوري ديده نمي‌شود

.

مرتفع‌ترين هرم‌هاي ماسه‌اي دنيا، پهنه‌هاي وسيع ماسه با طيف رنگي قهوه‌اي روشن تا خاكستري و سياه، تپه‌هاي شني كويري يا پاشتري‌ها، هامارا (دشتهاي ريگي) و رود شور بخشي ديگر از چشم اندازهاي رويايي در كوير لوت هستند كه با آسمان فرش شده با ستاره‌هاي كوچك و بزرگ، لحظات به ياد ماندني را براي هر انساني ايجاد مي كنند

.

سكوت، آرامش، پهنه وسيع و ناتمام و... همه و همه دست در دست هم مي دهند تا انسان را در شگفتي و جذبه اي خاص به تأمل و حيرت وا دارند. سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كشور حدود سه سال است كه در کنار کلوت‌هاي لوت، كمپي كويري را بنا نهاده كه به آن «کوتوها» گويند. کوتو در زبان محلي به معني آلاچيق است. سايت کوتوها متشکل از کوتوهايي است که به شکل سنتي ساخته شده‌اند تا به گردشگران نشان دهند در کوير چگونه بايد از گرما فرار کرد

.

.

.

.

HadijooN بازدید : 539 پنجشنبه 27 شهریور 1393 نظرات (0)

.

.

تصاویری حیرت انگیز از یک معدن الماس رها شده

نظرتان درباره این تصاویر چیست ؟

.

.

نظرتان درباره این تصاویر چیست ؟ به نظر جایی بیرون از کره زمین می‌آید. شاید ناشی از برخورد یک شهاب سنگ باشد. ولی در واقع این یک پدیده ساخت دست بشر است

.

بازار خبر : احتمالاً کمتر کسی می‌داند که برای به دست آوردن یک تکه الماس یک قیراطی می‌بایست 250 تن زمین کنده شود. شاید به همین دلیل بوده باشد که این حفره عظیم در روسیه شکل گرفته است
.
گودالی ترسناک به اندازه 525 متر با عرض دهنه 1200 متر
.
با اینکه فعالیت صنعتی آن به پایان رسیده است ولی همچنان یکی از نقاط جذاب برای گردشگران و ماجراجویان محسوب می‌شود
.
یکی از دلایل جنجالی بودن این حفره ، سقوط چند هلی‌کوپتر به داخل آن است
.
گفته می‌شود در زمان حیات این معدن نزدیک به 10 میلیون قیراط الماس از آن خارج شده است

.

.

.

.

.

.

.

.

تعداد صفحات : 19

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    پسری یا دختر ؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 923
  • کل نظرات : 216
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 17
  • آی پی امروز : 44
  • آی پی دیروز : 160
  • بازدید امروز : 218
  • باردید دیروز : 376
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 218
  • بازدید ماه : 15,219
  • بازدید سال : 55,703
  • بازدید کلی : 704,516
  • کدهای اختصاصی